وقت که شب حکم شبیه خون داد

سحرا پر از خون کبوتر شد

توی چشام دریای بارون رو توی گلوم بارون خنجر شد

از آب یاد مبهمی دارم

چون تشنه ام سیراب میرم

از مردم بزدل دلم خونه

از کفره دلگیره دلگیرم

ای کاش پیش خواهرم بودم

تا باز مرحم رو پرم میذاشت

دستی بریده دست مظلومی

گل روی قبر مادرم میذاشت

ای کاش پیش خواهرم بودم

تا باز مرحم رو پرم میذاشت

دستی بریده دست مظلومی

گل روی قبر مادرم میذاشت

ایمان من بی وقفه رنجم داد آزاده بودم

پس جفا دیدم

مکر و دو رنگی ظلم و بدقولی

آه از اهل دنیا کی وفا دیدم

دنیای بی ارزش چه میدونی

کی قصه داره کی دلش خونه

این درده که غمگین تر از درده

این خونه که قرمز تر از خونه

حس میکنم از دور از نزدیک

عطر حرم عطر شهیدارو

بیذارم از این خیل

پس میزنم ابن الیزیدارو

ای کاش پیش خواهرم بودم

تا باز مرحم رو پرم میذاشت

دستی بریده دست مظلومی

گل روی قبر مادرم میذاشت

ای کاش پیش خواهرم بودم

تا باز مرحم رو پرم میذاشت

دستی بریده دست مظلومی

گل روی قبر مادرم میذاشت